بسمه تعالی
ترم اول کارشناسی ارشد تاریخ و فلسفه آموزش و پرورش استاد: جناب دکتر ابوالفضل بختیاری
عنوان:خلاصه کتاب جامعه شناسی دکتر محمود شارع پور دانشجو:زهره علی زاده 980172557
: مقدمه
آموزش وپرورش،فراگردی زگهواره تا گور است و در هر جامعه اي و درهر دوره اي از زندگي بشر از گذشته تا كنون ، در جوامع ساده تا پيچيده به اشكال گوناگوني بوده است، ازيادگيري براساس تجربه هاي زندگي تا آموزش هاي آموزشگاهي، بنا براين آموزش وپرورش يك پديده ي اجتماعي است ومثل هر پديده ي اجتماعي موضوع مورد مطالعه ي جامعه شناسي است
جامعه شناسي : جامعه شناسي به زبان ساده مطالعه ي پديده ي اجتماعي است وبه کنش و واکنش ها وتأثیرات متقابل انسان وجامعه مربوط است به عبارت دیگر جامعه شناسي برای کشف الگوهای مشترک یا متفاوت زندگی در قلمرو پردامنه ی زندگی انسان درگروه ها وجامعه هاف به مطالعه و تحقیق می پردازد
علاوه برجامعه شناسی سایررشته های علوم اجتماعی هرکدام با جنبه ای از زندگی گروهی واجتماعی انسان از جمله آموزش وپرورش سروکار دارند. درواقع فهم درست تر وسنجیده تررفتار انسان مستلزم استفاده از رویکرد میان رشته ای است
لذا جامعه شناسی آموزش وپرورش یکی از چند رشته ای است که به فهم ماهیت ومنش پیچیده ی آموزش و پرورش یاری می رساند و وجه تمایز آن با سایر رشته ها در نوع پرسش ها وروش تحلیل آن است
جامعه شناسي آموزش وپرورش، پديدهاي است كه آشكار يا نهان در تمام اركان و نهادهاي اجتماعي جاي دارد و از راه تاثيرات متقابل در كل نظام اجتماعي نفوذ ميكند. فراگرد آموزش و پرورش، متضمن تركيبي ازروابط وكنشهاي متقابل اجتماعي است. تحليل جامعهشناختي آن هم ميتواند به آموزش وپرورش رسمي كه تحت شرايط معين درآموزشگاه ها صورت ميگيردوهم به فراگردهاي تربيتي بيشماري كه در خانواده ومحيط زندگي به صورت منفي اتفاق ميافتد ناظر باشد. «به طوركلي جامعهشناسي آموزش و پرورش برمطالعه روابط ميان آموزش وپرورش وجامعه، از طريق كاربرد منظم دانش، مفاهيم، نظريهها، روشها و فنون جامعهشناسي، اطلاق ميشود. در تعريفي ديگر، جامعهشناسي آموزش و پرورش عبارت است از: تحليل علمي الگوها و فراگردهاي اجتماعي دخيل در نظام آموزش و پرورش(بروك اور و اريكسون 1975).
نظام آموزش وپرورش
منظور از نظام آموزش و پرورش الگوي كلي نهادها و سازمانهاي رسمي جامعه است كه به واسطه آن معارف و ميراث فرهنگي منتقل و پرورش و رشد اجتماعي و شخص افراد جامعه ميسر ميشود
به طور کلی هدف جامعه شناسی آموزش وپرورش آن است که پدیده آموزش وپرورش ، نحوه ی تشکل وسازمان دهی وکارکردهای آن در زندگی اجتماعی مطالعه می کند
ضرورت آموزش جامعه شناختي آموزش و پرورش جامعه شناسیی آموزش و پرورش بيش از سه ربع قرن، يكي از دروس دانشگاهي رشته هاي علوم تربيتي و اجتماعي بوده است. ولي پس از تثبيت آن به عنوان يكي از شاخه هاي تخصصي رشته جامعه شناختي و گسترش دانش نظري و كاربردي آن، اهميت و ضرورت آموزش آن براي دانشجويان علوم تربيتي و جامعه شناسي محسوستر شده است
به طور كلي، دانش جامعه شناسي آموزش و پرورش، مي تواند براي والدين، معلمان و كارگزاران آموزش و پرورش، آگاهيهاي سودمندي در زمينه درك و تشخيص مسائل تربيتي و حل آنها فراهم كند. از اين رو، آموزش آن در رشته هاي مختلف مي تواند مفيد باشد. مولفان و صاحبنظران اين رشته، دلايل مهمي براي تدريس جامعه شناسي آموزش و پرورش به دانشجويان رشته هاي آموزش و پرورش قايل شده اند كه به پاره اي از آنها، به شرح زير اشاره مي كنيم
1.با گسترش روزافزون آموزش وپرورش، دانش آموزان گوناگوني ازخاستگاههاي اجتماعي مختلف، باتفاوتهاي فردي، خانوادگي، طبقه اجتماعي، قومي وزباني، به آموزشگاهها سرازيرمي شوند. يكپارچه سازي آنان، درچارچوب كلاس درس و مدرسه، مستلزم فهم عميق تفاوتهاي اجتماعي آنان و اثرات اين خصايص بر يادگيري و پيشرفت تحصيلي است. معلمان، مديران آموزشي، مربيان و كارشناسان آموزش و پرورش، براي حل مسائل و مشكلاتي كه اين عوامل پديد مي آوردند، به ابزارهاي مفهومي و مهارتهاي اجتماعي نيازدارند تا هريك درحوزه كارخود بتوانند با اثربخشي عمل كنند. جامعه شناسي آموزش و پرورش، دانش و معلومات لازم در اين زمينه را براي آنان ميسر مي سازد
2.جامعه شناسي آموزش و پرورش بينش كاملتري نسبت به مدرسه، جامعه و دانش آموزان فراهم مي كند كه دروس ديگر، مثل روان شناسي تربيتي، فلسفه آموزش و پرورش و تاريخ آموزش و پرورشبه تنهايي قادر نيسشتند. در واقع اين درس تعادلي در دانش رفتاري معلم و مربي به وجود مي آورد كه بدون آن، چنين تعادلي دشوار است
3.امروزه،كارآموزش وتربيت، بدون تكيه بريافته هاي علمي مربوط به تاثيرعوامل اجتماعي برامريادگيري، فاقد اثربخشي لازم است. آموزش جامعه شناسي آموزش و پرورش، در جوار ساير دروس علمي، كارگزاران آموزش و پرورش را با يافته هاي جديد، در زمينه اثرات عوامل گوناگون اجتماعي بر يادگيري و پيشرفت تحصيلي آشنا مي سازد
4.مطالعه جامعه شناسي آموزش و پرورش ،كارگزاران آموزش و پرورش را، از لحاظ نگرش و رفتار، از قيد تنگ نظريها و تعصبات مي رهاند؛ زيرا با وسعت بخشيدن به چشم انداز حرفه اي آنها؛ تجربه هاي آنها را معنا دار ساخته، آنها را نسبت به تفاوتهاي فرهنگي، ديني، اجتماعي، نگرشي و رفتاري در محيطهاي آموزشي، حساس مي سازد
5.کارگذارانی كه مسئوليت خطير سياست گذاريها و تصميم گيريهاي تربيتي را بر عهده دارند، به مدد دانش جامعه شناسي آموزش و پرورش،از نيروهاي اجتماعي موثر بر آموزش و پرورش و طرق اثرپذيري نظام آموزش و پرورش از آنها، آگاهي پيدا كرده، ودر انجام وظايف حساس خود، مي توانند با اشراف بيشتري عمل كنند
6.جامعه شناسي آموزش و پرورش به تمام كارگزاران آموزش و پرورش كمك مي كند كه از نقشها و وظايف گوناگون موجود در ميحط هاي آموزشي، در ارتباط با هدفهاي آموزش و پرورش، تصوير درستي به دست آورده و ضرورت ايجاد هماهنگي بين انتظارات مختلف را درك نمايند
7.سرانجام، دانش جامعه شناسي آموزش و پرورش، همراه با روان شناسي تربيتي و فلسفه آموزش و پرورش، مي تواند در تعيين هدفها و خط مشي هاي آموزش و پرورش، هدفهاي رفتاري و عملي مدرسه وكلاس، مددكار باشد. همان طور كه روان شناس تربيتي به تعيين عملكرد آموزشي فردي مي پردازد، جامعه شناسي آموزش و پرورش مي تواند به تعيين هدفهاي رفتار گروهي و اجتماعي در برنامه هاي آموزشي كمك كند
قلمرو جامعه شناسی اموزش و پرورش
با توجه به گستردگی حوزه جامعه شناسی آموزش و پرورش ،می توان بخش های مختلف را از آن متمایز کرد 1.رابطه نظام آموزشی بادیگر نهاد های جامعه که خود شامل چند بخش فرعی است از جمله نظام آموزشی با فرایند تغییرات اجتماعی وفرهنگی وکارکرد نظام آموزش رسمی در فرایند اصلاح اجتماعی ،کارکرد نظام آموزشی در فرایند کنترل اجتماعی
2.فرهنگ مدرسه وروابط انسانی در داخل آن. الگوهای فرهنگی در درون مدرسهتفاوت فاحشی با دیگر نهاد های جامعه داردو الگوهای تعامل بین افراد در مدرسه بسیار زیاد است ازجمله ماهیت فرهنگ مدرسه در مقایسه با فرهنگ خارج از مدرسه ،رابطه بین معلم ودانش آموز ،الگو های قشر بندی در درون مدرسه
: رويكرد هاي نظري در جامعه شناسي آموزش و پرورش
مطالعات جامعهشناسي آموزش و پرورش، در سه زمينهي مهم، تمركز يافتهاند:
نظامهاي بزرگ آموزش و پرورش، نهادهاي آموزشي خاص و تعامل در محيطهاي آموزشي. ذيلاً سه رويكرد نظري مهم جامعهشناسي را به اختصار شرح ميدهيم: رويكردهاي كاركردگرايي و تضاد، با ديدي كلاننگر به جامعه و روابط اجتماعي مينگرند. در صورتي كه رويكرد تعاملي با نگاهي خردنگر، روابط مقابل ميان افراد و گروههاي كوچك را مطالعه ميكند
1. ديدگاه كاركردگرايي: اين دو رويكرد نظري كه از آن به عنوان نظريهي توافق نام برده ميشود، نظام جامعه نهادهاي آن را، متشكل از اجزاي همبستهاي ميداند كه دو پيوند با يكديگر فعاليت كرده هركدام كاركرد لازم و معيني را براي گردش كار و بقاي كل جامعه انجام ميدهند. الگوي كلي روابط متقابل بين اجزاي نظام جامعه، ساختار آن را تشكيل ميدهد در اين ساختار، هريك از اجزاء، كاركرد يا نقش ويژهاي در ارتباط با ساير اجزاء و كل نظام بر عهده دارند، پيوند و هماهنگي ميان اجزا، يگانگي و يكپارچگي نظام را به وجود مي آورد. عليرغم تغييراتي كه در اجزا و نهادهاي اجتماعي اتفاق ميافتد. همواره در آن تعادلي برقرار ميشود كه ثبات و پايداري نظام را تضمين ميكند وسرانجام توافق در ظام ازطريق جامعهپذيري والقاي ارزشهاي اساسي به اعضاء، حاصل میگردد
تحليل نظام آموزش وپرورش از ديدگاه كاركردگرايي: از اين ديدگاه، نظام آموزشي به عنوان بخش لاينفكي ازكل نظام جامعه تلقي ميشود كه كاركردهايي نظيرانتقال فرهنگ وجامعهپذيري را،براي حفظ نظام اجتماعي جامعه، انجام ميدهد.جامعهشناساني كه به شيوهي كاركردي، آموزش و پرورش را مطالعه ميكند غالباً آن را به عنوان نهاد اجتماعي و از لحاظ ساختار وكاركردهاي سازماني، نقشها و فعاليتهاي سازمانها و تحقق اهداف ومقاصد آن مدنظرقرار ميدهند. منتقدان اين روش بر آنها كه رويكرد كاركردي، آرمانها، ارزشها، علايق و انتظارات گروههاي مختلف و متضاد جامعه را، در ارتباط با هدفها وبرنامههاي نظام آموزشي ناديده ميگيرد. انتقاد ديگر، دشواري تحليل كنشهاي متقابل وپويائيهاي موجود درمحيطهاي آموزشي ـ نظيرروابط مقابل ميان دانشآموزان و معلمان ـ از اين ديدگاه است. افزون بر آن، اين رويكرد با محتواي فراگرد آموزش و پرورش كاري ندارد. عليرغم اين نگرش، افراد در ساختار نظام آموزشي، فقط ايفاگر نقش يا كاركرد به شمار نميروند بلكه نقش و كاركرد خود را ميآفرينند و تغيير ميدهند. سرانجام اين نظريه به صورت ضمني فرض ميكند كه تغيير در نظام، تدريجي و آگاهانه بوده، تعادل آن را بر هم نميزند كه اين امر به وضوح در همه موقعيتهاي اجتماعي صحت ندارد. 2- ديدگاه ستيزيا تضاد: درحالي كه نظريه توافقي بر يگانگي وثبات تكيه دارد ديدگاه تضادي برماهيت اجبارتاكيدمي کند.اين نظريه برآن است وجود گروههاي ذينفع ورقابت جوهمواره جامعه رادرمعرض كشمكش قرارميدهد صاحبنظران اين ديدگاه آموزش وپرورش را به منزله ي نوعي ابزار دردست نظام سرمايه داري تلقي ميكنند
3- نظريه تعامل گرا : دو نظريه تعامل گرا كه در قلمرو آموزش وپرورش سودمند است
يكي نظريه برچسب وديگري نظريه ي مبادله مي باشد
طبق نظريه برچسب اگر به كودكي به كرات گفته شود كودن است او اين موضوع را به كنوان وجهي از خود انگاري خود مي پذيرد وبراساس آن عمل ميكند
طبق نظره ي مبادله كنش هاي متقابل ما متضمن دادوستد است يعني كنش هاي متقابل، افراد وگروه ها رابه الزامات وتعهداتي مقيد مي سازد استفاده از اين نظريه ها در آموزش وپرورش باعث تسهيل در فهم پويايي محيط هاي آموزشي مي گردد
رويكرد هاي ياد شده وقتي در كنار هم وبه شكل تركيبي مورد استفاده قرار گيرند مي توانند درك وسيع تري هم درمورد ساختارهاي نظام تعليم وتربيت وهم درمورد تعامل گروه ها در محيط هاي آموزشي مدد ميرسانند
نظریه های کلاسیک در جامعه شناسی آموزش و پرورش
نظریه امیل دورکیم
چنین به نظر می رسد که در دیدگاه او فرد در شکل بخشیدن به زندگی خود فاقد قدرت وتوان است مگر اینکه جامعه اجازه چنین کاری به او بدهد ولذا در دیدگاه او فرد نقش بسیار اندکی دارد ودرواقع به نظر میرسد که دور کیم به تفاوت بین چند وچندان توجه نداشته است ممکن است فرد در مقابله با نیرو های جامعه ناتوان باشد ولی این بدان معنا نیست که فرد از ایجاد تغییر در جامعه عاجز است نکته دیگر اینکه دور کیم معتقد است که آموزش وپرورش،انسان ایدئال جامعه را منتقل می سازد بعنواتن مثال معلم دانش آموز کوشا و دارای روحیه تعاون وهمکاری را می ستاید ولی نظام آموزشی دانش اموز داری نمره بالاتر یا کسی که فقط به موفقیت خود فکر می کند می ستاید بنابرین اسان نمیتوان گفت که نظام آموزشی چه نوع ایدئال هایی را به دانش آموز منتقل میکند و گاهی اوقات بین ایدئال های نظام آموزش و پرورش و ایدئال های جامعه تشابه و هماهنگی وجود ندارد و نکته آخر اینکه جامعه از سلسله طبقات و گرو هایی تشکیل شده است که نظام آموزشی تنها برخی از از ارزش ها و ایدئال های برخی از این طبقات را منتقل می سازد ودر این صورت کودکانی که ارزش ها و اید ئال های طبقات اجنماعی آنها در نظام آموزشی منعکس میشود موفق ترند.
نظریه پائولو فریره
فریره معتقد است که آموزش و پرورش مدرسه ای ریشه سیاسی و ایدئولوژیکی دارد فریره از آن دسته از مارکسیست هایی نیست که ادعا کنند مدرسه فقط جنبه تسمه انتقالی دارد که دانش آموزان را با وارد کردن در قلمرو کار از خود بیگانه می کند فریره این الگوی جبر گرایانه را رد کرده است او به آموزش مدرسه ای بعنوان فرایندی نگاه می کند که در جهت باز تولید و مشروع ساختن شعور و آگاهی حاکم در درون فرهنگ موجود عمل می نمایدیکی از نکات قوت فریره در این است که به آموزش و پرورش به عوان موضوعات سیاسی نگریسته است بخصوص اینکه او به ارتباط بین آموزش و پرورش رسمی و فرهنگ مسلط تاکید داشته است.
نظریه های معاصر در جامعه شناسی آموزش وپرورش
نظریه پائولو فریره
فریره معتقد است که آموزش و پرورش مدرسه ای ریشه سیاسی و ایدئولوژیکی دارد فریره از آن دسته از مارکسیست هایی نیست که ادعا کنند مدرسه فقط جنبه تسمه انتقالی دارد که دانش آموزان را با وارد کردن در قلمرو کار از خود بیگانه می کند فریره این الگوی جبر گرایانه را رد کرده است او به آموزش مدرسه ای بعنوان فرایندی نگاه می کند که در جهت باز تولید و مشروع ساختن شعور و آگاهی حاکم در درون فرهنگ موجود عمل می نمایدیکی از نکات قوت فریره در این است که به آموزش و پرورش به عوان موضوعات سیاسی نگریسته است بخصوص اینکه او به ارتباط بین آموزش و پرورش رسمی و فرهنگ مسلط تاکید داشته است.
نظریه و دیدگاه پاچی در مورد توسعه بازار کار و سرمایه
پاچی در توصیف خود از مراحل توسعه بازار کار وسرمایه داری سه مرحله را مشخص می نماید در مرحله اول تقاضا برای نیروی انسانی اساسا معطوف به نیروی کار غیر ماهر است رشد بیش از حد جمعیت این نیروی کار را تامین میکند مرحله دوم شامل رشد صنایع بزرگ است در این مرحله نیروی انسانی نسبتا ماهر تری مورد نیاز است و این مساله سبب تشویق توسعه آموزش و پرورش متوسطه و عالی میشود و به تدریج رشد بیش از حد جمعیت ناپدید شده و توجه به مدرک ارزش بازاری پیدا می کند کارکرد مدرسه در این مرحله انسجام طبقات کارگر با نظام سرمایه داری است . مرحله سوم مرحله سرمایه داری انحصاری است و دراین دوران است که توسعه نظام آموزش و پرورش انبوه سبب عدم تعادل در بازار کار وبروز بحران و تضاد در جامعه میشود و به عبارت دیگر آموزش عالی انبوه نیروی تحصیل کرده بسیاری به وجود می اورد که نمیتوانند جذب نظام تولیدی شوند .
نظریه باز تولید بوردیو
از نظر بوردیو افراد تحت تاثیر خاستگاه اجتماعی خود ، با دانش فرهنگی مختلف و با برخورداری از سرمایه فرهنگی مختلف وارد نظام آموزشی میشوند و نظام آموزشی نه تنها به برابر سازی این تفاوت ها اولیه در زمینه سرمایه فرهنگی نمی پردازد بلکه حتی آنها را شدید تر می نماید لذا دانش آموزانی که دارای سرمایه فرهنگی بالاترند بهتر قادرند قواعد و موفقیت های درون مدرسه را درک کنند .بوردیو معتقد است که ترجیحات و نگرش ها و رفتار هایی که در بین طبقات اجتماعی مسلط رایج است مورد تشویق نظام آموزشی است و همین به باز تولید نابرابر منجر می شود از دیدگاه بوردیو ساز و کار اصلی باز تولید سلسله مراتب اجتماعی است بدین ترتیب می توان گفت که دانش آموزان موفق کسانی هستند که ظرفیت دریافت سرمایه فرهنگی ورمز گشایی آن را داشته باشد .براساس نظریه باز تولید فرهنگی بوردیو نظام اموزشی به تشویق و انتقال فرهنگ طبقات مسلط می پردازد و دانش آموزی موفق به حساب می آید که بتواند این فرهنگ را دریافت نماید و در خود درونی سازد و توانایی دانش آموزان در انجام چنین کاری به سرمایه فرهنگی خانواده او بستگی دارد که آن نیز تا حد زیادی به طبقه اجتماعی او وابسته است .
انواع روش تحقیق در جامعه شناسی آموزش و پرورش
تحقیق کمی و کیفی
در تحقیق کیفی محقق تعمدا با هریک از افراد مورد تحقیق کنش و واکنش فردی برقرار میکند و همینطور محقق آزاد است تا شهود و قضاوت شخصی خود را مبنایی برای طرح سوال وانجام مشاهده قرار دهد.ولی در تحقیق کمی چون هدف اصلی محقق رعایت عینیت است لذا میکوشد تا ارزش ها ،افکار و باور های شخصی خود را در جمع آوری داده ها و تحلیل آنها دخالت ندهد و ازابزاری مانند پرسشنامه استفاده می کند تا تعامل فردی او را با نمونه مورد تحقیق به حداقل برساند اگر تحقیق مستلزم ارتباط دو جانبه مانند مصاحبه باشد محقق میکوشد تا این ارتباط را استاندارد نماید تا شرایط برای همه نمونه ها یکسان باشد در این نوع تحقیق نقش نمونه ها بیشتر انفعالی است ،تنها نقش آنها پاسخ دادن به سوالات محقق است و برخلاف تحقیقات کیفی که محقق از دیدگاه ذهنی برای جمع آوری داده ها و تحلیل آنها استفاده میکند در تحقیقات کمی از آنها خواسته نمی شود تا داده ها را تفسیر کنند یا نظر شخصی خود را درباره داده ها ارائه نمایند .
اقدام پژوهی در آموزش و پرورش
اقدام پژوهی در حرفه آموزش و پرورش دارای پنج امتیاز و حسن میباشد 1.این نوع تحقیق به نظریه ودانش لازم برای بهبود عملکرد کمک می کند برای مثال معلمان مدارس در پی آن هستند که دانشی راکه در آموزش قبل از خدمت به دست آوردند وهمینطور تجارب آموزشی خود رااز طریق حضور درهمایش های حرفه ای و خواندن گزارش های آموزشی ارتقا بدهند .2.اقدام پژوهی سبب توسعه حرفه ای افراد درگیر و دست اندرکاران آموزش و پرورش می شود .3. اقدام پژوهی سبب شکل گیری نظام شبکه همکاری میان افراد مختلف می شود واقدام پژوهی اغلب مستلزم همکاری دست اندرکاران مختلف نظام آموزش و پرورش است .4.اقدام پژوهی سبب میشود که افراد درگیر ،مسائل و مشکلات را شناسایی و تعیین کرده وبه شیوه ای نظام مند در پی راه حل باشند .5.از اقدام پژوهی میتوان در تمامی سطوح ودر تمامی حوزه ها ی آموزش و پرورش سود جست.
مراحل اقدام پژوهی
اقدام پژوهی دارای هفت مرحله می باشد 1) تعریف مساله 2) انتخاب یک طرح 3) انتخاب نمونه 4)انتخاب ابزار سنجش 5) تحلیل داده ها 6) تفسیر و کاربرد یافته ها 7) گزارش یافته ها
قوم نگاری کل گرا
قوم نگاران کل گرا به مطالعه فرهنگ گروههایی نظیر قبائل و طوایف،شهرها و گروه های قومی پرداخته وبر اجزای جامعه نظیر :دین ،اقتصاد،وآموزش و پرورش تمرکز می کنند علاقه اصلی این محققان توصیف و تحلیل فرهنگ و هدف آنها تلاش برای فهم پیکر بندی ویژه فرهنگ یک گروه خاص است اهداف مشترک اکثر قوم نگاران کل گرا توصیف و تحلیل الگوهای فرهنگی یک گروه کوچک است طرح تحقیق در در قوم نگاری کل گرای نوعی اکتشاف در سرزمین ناشناخته است که در آن محقق باید قبل از تنظیم اهداف خاص تحقیق ،به طور مستقیم با محیط ،زبان ،سازمان اجتماعی و فرهنگ مردم مورد مطالعه آشنا شود بدین ترتیب قوم نگاران کل گرا دارای طرح تحقیق استانداردی نیستند که همگان از آن پیروی کنند ودر واقع در این نوع تحقیقات طرح تحقیق بموازات پیشرفت کار شکل می گیرد و کامل میشود زیرا ویژگی های منحصر به فرد فرهنگ را نمی توان از قبل پیش بینی کرد .
فرضیات رهیافت قوم نگاری کل گرا
برای قوم نگاران کل گرا مفهوم فرهنگ در کانون توجه قرار دارد به اعتقاد قوم نگاران کل گرا برای فهم حیات آدمی در تمامی جوامع برخی از ابعاد فرهنگ از اهمیت اساسی برخوردارند این ابعاد عبارتند از سازمان اجتماعی ،اقتصاد ،ساختار خانواده ،اعمال ،فعالیت ها و باور های مذهبی ، روابط سیاسی .به اعتقاد قوم نگاران کل گرا،هر فرهنگی منحصر به فرد است ،لذا آنها بر این باورند که رفتار را در چارچوب شرایط آن مشاهده نمود زیرا معانی و کارکرد های مشابه در میان فرهنگهای متفاوت ،فرق میکند .بعلاوه قوم نگاران کل گرا همچنین معتقدند که معانی فرهنگی ،پدیده گروهی ومشترک در بین اعضای گروه است . فرد از زمان کودکی از یکسری قواعد وهنجارهایی را یاد میگیرد که در جامعه مشترکند و این قواعد وهنجارعا ،راهنمایی برای کنش ها و تفسیر او از اعمال دیگران است .پس نوعی دانش مشترک بین اعضای گروه وجود دارد که تا حدودی اجازه ی پیش بینی را به فرد میدهد .به علاوه نحوه ی جامعه پذیری افراد متفاوت است و افراد توسط خورده گروه های مختلف در جامعه خود هستند .
رهیافت کنش متقابل نمادی
کانون توجه طرفداران کنش متقابل نمادی رفتار پوشیده و پنهان است یعنی نقطه نظرات افراد شرکت کننده. اما اینها صرفا به دنبال شناخت نقطه نظرات افراد شرکت کننده نیستند بلکه همچنین می خواهند بدانند که این نقطه نظرات چگونه شکل میگیرند.از آن جا که ارتباط متقابل پیوند اساسی بین فرد و گروه اجتماعی است لذا موضوع این ارتباط در کانون توجه قرار گرفته است .بلومر و مانیس از جمله متفکرانی هستند که به بحث مفصل در مورد فرضیات اساسی و اصول کنش متقابل نمادی پرداخته اند. طرفداران این رهیافت علاقه مند به توصیف فرایند های ارتباط نمادی به منظور فهم رفتار هستند .پیرامون این مکتب اگر چه برای نظریه اهمیت قائل هستند ولی جایگاه نظریه در آثار این ها متفاوت است. به عقیده این ها نظریه می باید از واقعیت تجربی برخیزد و نه پیش از آن. در چهار چوب این رهیافت محقق برای جمع آوری داده های مناسب از تاریخچه زندگی مطالعات موردی نامه ها ومکاتبات مصاحبه باز و بیشتر از همه از مشاهده مشارکتی سود می جوید .کنشش متقابل نمادی به دنبال یافتن الگو هایی برای تبیین این نکته است که چگونه آدمیان در طول زندگانی خود به تفسیر اشیاء حوادث و انسان های دیگر دست زده و اینکه چگونه این فرایند تفسیر منجر به بروز رفتار می شود . هوارد بیکر محقق برجسته از کنش متقابل نمادی در مطالعه آموزش و پرورش بسیار بهره جسته است او در کتاب معروف خویش تحت عنوان پسران در محله سفید پوستان به برسی این نکته پرداخته که چگونه دانش آموزان در مراحل مختلف زندگی تحصیل خود مسائل و مشکلات مربوط به رابطه با معلمان خود را حل می کنند .
نظام دیوان سالاری
به نظام سازمانی که برای اجرای وظایف اداری خاصی طراحی شده دیوانسالاری گویند دیوان سالاری دارای تقسیم کار دقیق سلسه مراتب قدرت ،نظام قواعد و قوانیین است وبیشتر کار هایی که در عرصه جامعه شناسی سازمان صورت می گیرد مدیون آثار ماکس وبر است به اعتقاد او اقتدار بر حسب اعتقاد به سنت یا جاذبه های کاریز ماتیک یارویه های قانونی و منطقی می تواند مشروعیت یابد و دیوان سالاری تجسم این اقتدار قانونی ومنطقی است.
سازمان اجتماعی مدرسه
مدرسه قبل از هرچیز یک سازمان است و بسیاری از ویژگی مشترک سازمان ها را دارد در واقع مدرسه نوع خاصی از سازمان اجتماعی ،سازمان اجتماعی نوع خاصی از نطام اجتماعی است و نظام اجتماعی خود نوع خاصی از نظام است و به عبارت دیگر نظام مجموعه ای از عنصر است که با یکدیگر ارتباط متقابل دارند و مدرسه نیز نوعی دیگر از نظام باز است مدرسه یک ساختمان با انواع اتاق و ساختمان نیست بلکه نوعی ارتباط ساختاری بین کادرآموزشی و دانش آموزان است و تمایی نظام های باز جریان انرژی را از محیط می گیرند و دوباره به محیط بر می گردانند .از دیدگاه جامعه شناسی نظام مدرسه از بسیاری جهت دارای ویژگی های یک سازمان است براساس الگوی سازمانی کار مدرسه انتقال دانش و مهارت به دانش آموزان است و باید پرسنل لازم برای رسدن به این هدف استخدام شود
کنترل در سازمان اجتماعی مدرسه
به طور کلی چهار نوع کنترل در مدرسه به چشم میخورد
:الف) کنترل اداری ، این کنترل شامل ابعادی از مدرسه است که تعیین آنها برعهده قواعد و قوانین رسمی است مثل تنظیم ساعات درسی برنامه کلاسی و برنامه امتحانی .
ب)کنترل تشریفاتی ،می باید اعضا در تعهدات خویش نسبت به اهداف سازمان تشویق شوند این کار از طریق مشارکت در فعالیت های تشریفاتی که اعضای مدرسه را با یکدیگر پیوند می دهند صورت میگیرد .این رفتارهای تشریفاتی شامل گرده همایی های هفتگی ،مراسم فارغ التحصیلی ،مراسم روز های ویژه....است.
ج)کنترل شخصی ، کنترل اداری می تواند افراد را در زمان و مکان صحیح قرار دهد و کنترل تشریفاتی بعضی از معلمان و دانش آموزان را تحریک و تهییج می کند.اما این دونوع از کنترل نمی تواند تضمین کند که اهداف سازمانی برآورده خواهد شد به این دلیل مدارس بر کنترل شخصی تکیه میکند که هر روز از طریق روابط رودر رو صورت میگیرد اساس اولیه چنین کنترلی اقتدار اداری است معلمان ، دانش آموزان را و معلمان قدیمی معلمان جدید را کنترل می نمایند
د)کنترل نمادین ،راه دیگر کنترل افراد برای تضمیین اینکه موفقیت آنها از مرز حداقل بالاتر رود،استفاده از تشویق و تنبیه نمادین است منظور از کنترل نمادین ، نمره دادن وارتقاءبه کلاس های بالاتر است .
جامعه شناسی کلاس درس
تنها زمانی میشود کلاس درس را یک گروه اولیه به حساب اورد که تمام شرایط زیر حاکم وصادق باشد
1.دارا بودن اهداف مشترک توسط افراد شرکت کننده :از دیدگاه دانش آموزان کار معلم تدریس است ،هر چند ممکن است او به این کار خود به عنوان ابزارکسب درآمد نگاه کند
2.اگر قرار است گروه از نوع اولیه باشد ،افراد به دیگران و روابط خود با آنها مثل هدف بنگرند نه وسیله.کودکان یک کلاس اغلب به یکدیگر مانند دوست مینگرند ولی معلم به خصوص در مدارس راهنمایی و متوسطه چنین نگرشی به دانش آموزان ندارد
3.اعضای یک گروه اولیه اغلب اطلاعات درونی بسیاری در مورد یکدیگر دارند مانند اطلاعاتی که والدین از کودک خود دارند ولی اطلاعت معلم از دانش آموز محدود وخاص است
.4.کنترل در گروه اولیه غیر رسمی است ،لذا افراد احساس آزادی دارند ولی در گروه ثانویه ،کنترل رسمی است و افراد نوعی فشار وقید و بند خارجی نسبت به رفتار های خود احساس میکنند ، کنترل در میان خود دانش آموزان از نوع غیر رسمی است ولی کنترل معلم بر دانش آموزان رسمی است .
کلاس درس بعنوان یک نظام اجتماعی
به اعتقاد او کلاس دارای دو کارکرد مهم است اول .کلاس درس را میتوان یکی از عوال اجتماعی شدن دانست بدین معنا است که کلاس وسیله ای است که اعضای یک جامعه می آموزند که نقشهای خود به خوبی ایفا کنند . دوم .کلاس درس یکی از عوامل تخصیص نیروی انسانی است در واقع مدرسه است که افراد برای مشاغل متفاوت در جامعه انتخاب میکند ،از این میتوان نتیجه گرفت که هرچه دانش آموزدر مدرسه عملکرد موثرتری داشته باشد در آینده شغلی او هم تاثیر بیشتری دارد در این حوزه میتوان به نقش مطالعات جامعه سنجی اشاره نمود این مطالعات به برسی عوامل موثر در روابط اجتماعی دانش آموزان در کلاس درس نیز پرداخته اند به این نکته نیز میتوان دست یافت که معلمان اغلب در درک روابط اجتماعی دانش آموزان در کلاس درس دچار سوء تفاهم میشوند .نقش دیگر جامعه شناسی ،ناشی از بررسی منابع و عوامل مشکل آفرین برای معلمان است مدرسه باید زمینه هماهنگی وانسجام کاررا برای پرسنل خود فراهم سازد.باید فرد خاصی مسئولیتها را تعیین کند و بتوانند دانش آموزان ومعلمان را به خاطر انجام رفتار های انحرافی تنبیه کند .
تاثیرات محیط خانواده بر موفقیت تحصیلی
دید گاه دایانا بومریند در مورد طبقه بندی رفتار والدین با فرزندان ، به اعتقاد او دو جنبه از رفتار والدین نسبت به کودکان حائز اهمیت است یکی پاسخدهی والدین و دیگری توقع والدین.منظور از پاسخدهی والدین این است که آنها تا چه حد به نیاز های فرزند خود به شیوه حمایتی وپذیرنده واکنش نشان می دهد والدین از لحاظ این دو بعد تفاوت زیادی باهم دارند برخی از آنها گرم و جذاب برخی دیگر بی اعتنا و طرد کننده هستند برخی از والدین توقعات و انتظاراتی از فرزندان خود دارند و برخی دیگر بسیا رآسان می گیرند نکته مهم این است که این دو بعد کاملا از همدیگر مستقل هستند یعنی احتمال دارد که پدر و مادری بسیار تقاضا مند باشد ولی ولی اصلا به فرزندان خود واکنش نشان ندهد و برعکس.به والدینی که بسیار پاسخ گو بوده ولی هیچ تقاضایی ندارند آسان گیر میگویند و به خانواده هایی که هم بسیار پاسخگو وهم بسیار تقاضامند مقتدر میگویند و همچنین به خانواده هایی که بسیار تقاضا دارند اما پاسخگو نیستند اقتدار گر یا خود کامه می گویند و به خانواده هایی که نه تقاضایی دارند و نه پاسخ گوهستند بی تفاوت می گویند بسیاری از مطالعات نشان می دهد که این طبقه بندی چهار گانه در فهم تاثیر والدین بر فرزندان بسیار مهم است .
نظریه پیشگویی خودتحقق بخش
در واقع تز اصلی نظریه پیشگویی خود تحقق بخش این است که دانش آموزان فقط چیزی را می آموزند که از آنها انتظار میرود بیاموزند و این نظریه دارای سه گزاره است .1.معلم براساس ویژگی های انتسابی دانش اموز ،انتظارات خاصی از او دارد 2.این انتظارات خاص سبب بروز رفتار خاص در معلم نسبت به این دانش آموز می شود .3.این رفتار های خاص نیز به نوبه خود تاثیر شدیدی بر یادگیری دانش آموز بر جای می گذارد .
تحلیل کارکرد گرایانه ورادیکال از عملکرد تحصیلی دانش آموز
بر اساس پارادایم کارکردی ،عملکرد تحصیلی دانش آموز تابعی از توانایی و انگیزش اوست . به همین جهت تحقیقاتی که در چهارچوب این پارادایم انجام گرفته به نقش بهره هوشی در عملکرد تحصیلی توجه زیادی داشته اند . البته بحث زیادی در مورد نقش و اهمیت نسبی وراثت و محیط در تعیین بهره هوشی وجود داشته است .بر اساس نظیریه کارکرد گرایی عملکرد آموزشی دانش آموزان تابع برخی متغییر ها نظیر توانایی ،آرمانها وآرزوهای والدین ،آرزوها و آرمانهای خود دانش آموز،امکانات مدرسه و کیفیت تدریس است .هدف از تحقیق در چارجوب پارادایم کارکردی این است که درجه اهمیت نسبی این عوامل ،تعیین شود .پارادیم رادیکالی فرضیه دیگری است که ارثی بودن بهره هوشی را رد میکند ،در واقع این پارادیم به تفاوت بهره هوشی توجهی ندارد و همچنین به جای اینکه عملرد آموزشی رو تابع انگیزه و توانایی بداند به پدیده پیش گویی خود تحقق بخش توجه دارد . بر اساس این پدیده از دانش آموزان طبقه پایین انتظار میرود که عمکرد آموزشی ضعیفی داشته باشند که این موجب میشود که خود دانش آموزان این انتظارات را بر طرف سازند .پارادیم کارکرد گرایی در نتیجه به این میرسد که در تبیین تفاوت عملکرد تحصیلی افراد ویژگی دانش آموزان موثر تر از مدرسه است ولی پارادیم رادیکال نظیریه مخالف این قضیه دارد .
نظریه کارکرد گرایی در موردقشربندی
براساس این نظریه هر بخشی از جامعه در ارتباط با دیگر بخش ها و اجزاست برای حفظ تعادل بین بخش ها نظام دارای یک سری قواعد وشرایط است و نظریه پردازان کارکرد گرا معتقدند که نابرابری اجتناب ناپذیر است وآموزش و پرورش نقش مهمی در فرایند قشر بندی دارد کار کرد مهم مدرسه ،انتخاب و تخصیص افرادبر حسب سطوح توانایی آنها برای موقعیت های مختلف سلسله مراتبی است
.دیویس و مور" در زمینه نقش آموزش و پرورش درزمینه قشربندی معتقدند که
1.مردم در جهت نیاز های جامعه سوق داده می شوند و پاداش های بیرونی (پول و وجهه)آنها را ترغیب به انجام نقش های محوله میکند
.2.اهمیت نقش و ویژگی های فردی که این نقش را ایفا میکند تعیین کننده میزان وجهه هر موقعیت و مقامی است مثلا موقعیت پزشکان از مستخدمین مهم تر بوده و وجهه بالاتر و درآمد بیشتری دارند 3.موقعیت هایی که پیچیده ترومهم ترند به استعداد و آمادگی یعنی آموزش و پرورش نیاز بیشتری دارند و پاداش بیشتری نیز دریافت میکنند.پس هرچه تحصیلات فردبالاتر باشد فرد مولد تر بوده و ارزش بیشتری برای جامعه خواهد داشت از این رو نظام قشر بندی ظاهر میشود ودر این قشر بندی برخی از افراد در مقایسه باد دیگران ،تحصیلات بیشتر و موقعیت بالاتری دارند .
مقایسه ویژگی های ساختاری مدرسه یا ویژگی های ساختاری خانواده
مقایسه بین این دو شرایط اجتماعی با توجه به ابعاد و ملاک های زیر صورت میگیرد :
1.مرزها و ابعاد ،از این لحاظ تفاوت خانه و مدرسه در این است در سازمان اجتماعی خانه تمایزی وجود ندارد ،به این معنا است که خانواده رسما فاقد تقسیمات فرعی است در حالی که مدرسه به سطوح مختلفی تقسیم شده ودر هر مقطع کلاسهای درسی متفاوتی وجود دارد . از همین لحاظ تفاوت خانه و مدرسه در این است که واحد خویشاوندی مرکب از والدین و فرزندان وابسته است وکلاس درس درس مرکب از معلم و شاگردان . البته باید به این توجه داشت که تعداد افرادی که اعضای کلاس درس را تشکیل میدهند ،همیشه بیشتر از تعداد افراد خانواده است .
2.طول مدت روابط اجتماعی ،تازمانی که کودک به سن مدرسه نرسد بیشترین زمان را درخانه و باخانواده خود سپری مکند ولی باشروع سن مدرسه بخشی از زمان خود را در مدرسه و درکنار معلمان و دانش آموزان سپری میکند یعنی با کسانی که با او رابطه خویشاوندی ندارد او در هر سال تحصیلی با یک یک معلم جدید رابطه دارد ولی ارتباط او با خانواده اش ثابت و پابرجاست وخلاصه اینکه اگر چه کودک خانه را برای رفتن به مدرسه ترک میکند ولی همچنان عضویت فعال ومشارکت او در خانه ادامه دارد .
3.تعدادنسبی بزرگسالان و غیر بزرگسالان ،نسبت نشان داده که رشد کلامی در کودک ارتباط معکوسی با بعد خانواده دارد .اگرچه خانواده و کلاس درس دارای این وجه مشترک اند که درهر دو موقعیت هایی برای بزرگسالان وغیر بزرگسالان وجود دارد
4.ترکیب ویژگی هی کودکان در خانه ومدرسه ، از میان تمام ویژگی ها سن استثنای بیشتری دارد در فواصل سنی خاص کودکان ویژگی های جسمانی وروانی ،توانایی ها و مهارت های خاصی بدست می آورد وبه فعالیت بخصوصی می پردازد .
دیدگاه بوردیو درمورد سرمایه اجتماعی
بوردیو اولین محققی بود که به مطالعه نظام مند ویژگی های سرمایه اجتماعی پرداخت و براساس تعریف او سرمایه اجتماعی حاصل جمع منابع بالقوه و بالفعلی است که نتیجه مالکیت شبکه بادوامی از روابط نهادی شده بین افراد و به عبارت ساده تر عضویت در یک گروه است . به اعتقاد بوردیو سرمایه اجتماعی بعنوان شبکه ای ازروابط ،یک ودیعه طبیعی یا یک ودیعه اجتماعی نیست بلکه چیزی است که در طول زمان برای کسب ان باید تلاش کرد و سرمایه اجتماعی حاصل نوعی سرمایه گذاری فردی و اجتماعی آگاهانه و ناآگاهانه است که بدنبال تثبیت یا باز تولید روابط اجتماعی است که مستقیما در کوتاه مدت یا بلند مدت قابل استفاده اند.
راه های کسب درآمد:
الف)درآمد هایی که ناشی از قبول مخاطره اقتصادیند .این درآمد ها اغلب از طریق فروش کالا وخدمات در بازارآزادبه دست می آیند مانند درآمد یه بازاری یا تاجر .
ب)درآمدهایی که از یک شرکت دریافت میشوند و بستگی به میزان موفقیت ودرآمد این شرکت در بازار رقابتی دارند
ج)درآمدهایی که از طریق دریافت مالیات از مردم به دست می آیند مثل درآمد کارکنان دولت و کارمندان سازمانی مراکز مددکاری ، دانشگاه بیمارستان و مدرسه
سرمایه اجتماعی و آموزش وپرورش
برخی از سازکار هایی که سرمایه اجتماعی از طریق آنها بر عملکرد تحصیلی تاثیر می گذارد عبارتند از :
1.رابطه بین والدین و فرزند .وجود سرمایه اجتماعی در درون خانواده از این رو حائز اهمیت است که به فرزندان در همان دوران کودکی اجازه دسترسی به سرمایه انسانی والدین می دهد ولی این امر به حضور فیزیکی والدین در خانه و میزان توجه ،علاقه و تشویق ولدین بستگی دارد
2.نوع رابطه بین مادر و پدر با یکدیگر و رابطه آنها با مدرسه ،تاثیر قدرتمندی بر فرزندان و تشویق فرهنگ یادگیری دارد
.3. آرزوهای تحصیلی و شغلی تاثیر بسیاری بر نوع عملکرد فرد دارد و بخش زیادی از این ارز ها از طریق شبکه اجتماعی به فرد منتقل می شود لذا کمیت و کیفیت شبکه های اجتماعی فرد در نوع و سطح آرزو ها ی تحصیلی و شغلی او تاثیر فراوانی دارد.
نظریه وابستگی متقابل در آموزش و پرورش
وابستگی متقابل اجتماعی زمانی پدید می آید که رفتار هر فردی تحت تاثیر کنش های دیگران باشد در هر وضعیت اجتماعی افراد ممکن است برای نیل به اهداف متقابل به یکدیگر بپیوندند،با یکدیگر رقابت کنند تا ببینند که چه کسی بهترین است یا به طور مستقل از دیگران عمل کنند. دو نوع وابستگی متقابل اجتماعی وجود دارد وابستگی مبتنی بر تعاون و مبتنی بر رقابت . تعاون زمانی پدید می آید که فرد درک کند که با دیگران چنان پیوند خورده که موفقیت او بدون موفقیت بقیه امکان پذیر نیست و اما رقابت زمانی پدید می اید که ادراک فرد این باشد که او نمی تواند موفق شود مگر با شکست دیگران و برعکس و کار او سبب کاهش شانس موفقیت دیگران شده وکار دیگران سبب کاهش شانس موفقیت او میشود .
جامعه پذیری سیاسی
جامعه پذیری سیاسی فرایندی است که براساس آن جامعه گرایشها ،نگرش ها ،دانش ها و معیارهای سیاسی خود را از نسلی به نسل دیگر منتقل می کند جامعه پذیری سیاسی درعامترین معنای آن مربوط به شیوه انتقال فرهنگ سیاسی جامعه از نسلی به نسل دیگر می شود ومنظور از فرهنگ سیاسی در جامعه توزیع الگو های جهت گیری نسبت به موضوعات سیاسی در میان اعضای ان جامعه و انواع جهت گیری ها شامل جهت گیری شناختی ، عاطفی و جهت گیری ارزیابی که به قضاوت در مورد موضوعات سیاسی می پردازد ودرواقع یکی از راه هایی که نظام به حمایت خود وحفظ خویش می پردازد.
عوامل جامعه پذیری سیاسی
1.خانواده : اولین گروه اجتماعی که فرد به آن ملحق میشود و اولین کار گذارجامعه پذیری زندگی اجتماعی کودک است
2.مدرسه:، مدرسه آیینه ارزش های حاکم بر جامعه و به تعبیری منعکس کننده ساختار ارش های آن است در خصوص بحث تاثیر مدرسه بر نگرش ها و آراء و رفتار های سیاسی باید به دونوع تاثیرتوجه نمود:
الف)انتقال مستقیم ارزش ها و هنجار ها از طریق محتوای کتب درسی و نظرات سیاسی معلمان .ب)انتقال غیر مستقیم ارزش ها ،هنجارها و نگرش ها از طریق تعمیم تجربیات ناشی از ماهیت ساختار اقتداردر مدرسه .
3.وسایل ارتباط جمعی ،رادیو تلویزیون ومجله چنان پوشش کاملی از امور سیاسیو نگرش های سیاسی فراهم میکنند که تاثیر زیادی بر شخص می گذارد و کودکان و نوجوانان مدام در معرض این رسانه ها و تاثیرلت آنها هستند
4.گروه دوستان ،گروه نقش مهمی در رشد اجتماعی کودکان دارد و یکمی از مهم ترین این گروه ها گروه همسالان است که سه عامل هم سنی ،همکلاسی،همسایگی موجب تشکیل آنها میشود که معمولا دارای خصوصیات مشترک بوده و برهمدیگر تاثیر میگذارند
مفهوم شهروندی
مفهوم شهروند یکی از دیرباز ترین مفاهیم سیاسی – اجتماعی است که ازدوران یونان باستان تاکنون مورد توجه کثیری از متفکران سیاسی و اجتماعی قرار داشته است .در واقع مفهوم شهروند در مسیر تطور تاریخ زندگی بشر متحول شده ودر دوران های مختلف تفکر سیاسی از شهروند معانی خاص استنباط شده است به اعتقاد مارشال در کتاب شهروندی ،اولا شهروندی وضعیتی است که ناشی از عضویت کامل فرد در اجتماع است و ثانیا کسانی که حائز این وضعیتند حقوق و وضایف یکسانی دارند اهمیت کار مارشال در این است که او کوشیده تا به وظایف و تکالیف شهروندان بپردازدوبه اعتقاد او باید بین حقوق شهروندی و تکالیف شهروندی نوعی تعادل وجود داشته باشد بدین ترتیب او آموزش و پرورش را نه یک حق شهروندی بلکه یک وظیفه و تکلیف می داند و شهروندان برای شناخت حقوق خویش و استفاده از آن باید از آموزش و پرورش برخوردار باشند پس کسب آموزش و پرورش یک وظیفه و تکلیف است زیرا آموزش و پرورش ابزاری است برای فهم حقوق و همچنین تکالیف شهروندی و اجرای این تکالیف و وظایف به نحو مطلوب .
نتیجه گیری
به طور خلاصه جامعه شناسي آموزش وپرورش، پديدهاي است كه آشكار يا نهان در تمام اركان و نهادهاي اجتماعي جاي دارد و از راه تاثيرات متقابل در كل نظام اجتماعي نفوذ ميكند. فراگرد آموزش و پرورش، متضمن تركيبي ازروابط وكنشهاي متقابل اجتماعي است. تحليل جامعهشناختي آن هم ميتواند به آموزش وپرورش رسمي كه تحت شرايط معين درآموزشگاه ها صورت ميگيردوهم به فراگردهاي تربيتي بيشماري كه در خانواده ومحيط زندگي به صورت منفي اتفاق ميافتد ناظر باشد. «به طوركلي جامعهشناسي آموزش و پرورش برمطالعه روابط ميان آموزش وپرورش وجامعه، از طريق كاربرد منظم دانش، مفاهيم، نظريهها، روشها و فنون جامعهشناسي، اطلاق ميشود. در تعريفي ديگر، جامعهشناسي آموزش و پرورش عبارت است از: تحليل علمي الگوها و فراگردهاي اجتماعي دخيل در نظام آموزش و پرورش(بروك اور و اريكسون)
با توجه به گستردگی حوزه جامعه شناسی آموزش و پرورش ،می توان بخش های مختلف را از آن متمایز کرد 1.رابطه نظام آموزشی بادیگر نهاد های جامعه که خود شامل چند بخش فرعی است از جمله نظام آموزشی با فرایند تغییرات اجتماعی وفرهنگی وکارکرد نظام آموزش رسمی در فرایند اصلاح اجتماعی ،کارکرد نظام آموزشی در فرایند کنترل اجتماعی
2.فرهنگ مدرسه وروابط انسانی در داخل آن. الگوهای فرهنگی در درون مدرسهتفاوت فاحشی با دیگر نهاد های جامعه داردو الگوهای تعامل بین افراد در مدرسه بسیار زیاد است ازجمله ماهیت فرهنگ مدرسه در مقایسه با فرهنگ خارج از مدرسه ،رابطه بین معلم ودانش آموز ،الگو های قشر بندی در درون مدرسه
دموکراسی نوعی نظام سیاسی است که در آن شهروندان معمولی می توانند نخبگان را کنترل کنند و چنین کنترلی مشروع و قانونی نیز هست امروزه تاکید زیادی بر این نکته وجود دارد که دوام وبقای دموکراسی به نحوه انتقال شیوه زندگی در جامعه دموکراتیک واحساس تعهدبه آن از سوی نسل جوان بستگی دارد جامعه پذیری سیاسی به رشد و گسترش افکار و فعالیت های مربوط به شیوه زندگی در جامعه دموکراتیک کمک میکند به جهت اهمیت جامعه پذیری سیاسی امروزه موضوعات مربوط به این حوزه به سرعت درحال رشد است و مورد توجه محققان قرار گرفته است و اینکه کوشش برای تشخیص قلمرو مطالعاتی آموزش و پرورش تازگی ندارد و یکی از دلایلی که علاقه جامعه شناسان رابه مطالعه آموزش و پرورش جذب کرد تاثیر آموزش و پرورش از هر دوجنبه رسمی و غیر رسمی بر رفتار شخصی واجتماعی انسان بود و نیاز به مطالعات جامعه شناختی در آموزش و پرورش بسیار مشهود است نظام اموزش و پرورش تاثیر زیادی بر فرهنگ و همه امور جامعه دارد و از همین حیث در جامعه شناسی به آن پرداخته اند کتاب دکتر شارع پور در سه فصل کامل به تشریح سازمان ها و اصول و قواعد کلی در نظام آموزش و پرورش و نیز تشزیح نظام ها و سیستم های آموزشی از نظر متفکران این حوزه پرداخته است.
منابع
شارع پور ،محمود ،1394،جامعه شناسی آموزش و پرورش ،انتشارات سمت ،تهران
آموخته ام